خشکسالی، علل و پیامدها

خشکسالی یک پدیده طبیعی و تکرار شونده اقلیمی است . وقوع این پدیده در تمام نقاط جهام محتمل است . هر چند که ویژگیهای ان از نقطه ای به نقطه دیگر کاملا متغیر و متمایز است . لذا ارائه یک تعریف واحد برای خشکسالی بسیار مشکل میباشد چرا که بسته به تفاوتهای اقلیمی، نیازها و نظامهای موجود و راهبردهای اتخاذ شده در نقاط مختلف میتوان تعاریف متفاوتی از پدیده خشکسالی ارائه نمود... 

خشکسالی، علل و پیامدها

 

مقدمه:

خشکسالی یک پدیده طبیعی و تکرار شونده اقلیمی است . وقوع این پدیده در تمام نقاط جهام محتمل است . هر چند که ویژگیهای ان از نقطه ای به نقطه دیگر کاملا متغیر و متمایز است . لذا ارائه یک تعریف واحد برای خشکسالی بسیار مشکل میباشد چرا که بسته به تفاوتهای اقلیمی، نیازها و نظامهای موجود و راهبردهای اتخاذ شده در نقاط مختلف میتوان تعاریف متفاوتی از پدیده خشکسالی ارائه نمود. تعاریف مختلفی در خصوص خشکسالی ارائه شده است به عنوان مثال خشکسالی در کشور لیبی هنگامی است که میزان بارندگی سالیانه کمتر از 180 میلیمتر باشد در حالیکه فرضا در سوئیس خشکسالی به دوره ای اطلاق میگردد که فقط شش روز باران نبارد. ذر این تعریف آنچه که ملاک عمل میباشد ویژگیهای اقلیمی هر منطقه است که عامل تعیین کننده در تعریف خشکسالی است . همجنین میتوان بر اساس نیازهای موجود در یک منطقه نیز خشکسالی را تعریف کرد بعنوان مثال در کشتهای مختلف دیم میزان آب مورد نیاز هر محصول متفاوت از دیگری است و لذا عدم وقوع بارش در دوره یک ماهه ممکن است برای کشت شالی بمعنای خشکسالی باشد اما برای کشت جو این تعریف صدق نکند. اما بطور کلی خشکسالی به عدم وجود بارش کافی در طی یک دوره زمانی اطلاق میکردد و باعث ایجاد کمبود آب برای برخی فعالیتها ، برخی گروههاو یا بخشهای زیست مخیطی میگردد. در هر حال و با هر رویکرد و هر تعریفی که از خشکسالی ارائه گردد این مطلب که پدیده خشکسالی منحصرا یک پدیده فیزیکی و اقلیمی است کاملا غیر واقعی و غیر علمی است .

1- تعریف خشکسالی :

1- الف- خشکسالی مفهومی ) (Conceptual drought:

در این تعریف به مفاهیم کلی اشاره میکند بطوری که عموم مردم قادر به فهم و درک ان باشند به عنوان مثال میتوان گفت : خشکسالی به دوره ای گفته میشود که کمبود بارش در آن دوره باعث بروز خسارات شدید به محصولات کشاورزی و کاهش تولیدات میگردد. تعریف مفهومی خشکسالی همچنین در تدوین سیاستهای مقابله با خشکسالی نیز میتواند مفید و موثر باشد. به عنوان مثال میتوان قانونی را تدوین کرد که در صورت کاهش بارندگی تا یک حد معین مردم بتوانند از مزایای بیمه های خشکسالی استفاده نمایند. این نقطه را میتوان نقطه خطر بحرانی نامید. نقاط بالای این نقطه منطقه خطرپذیری نرمال نامیده میشود. البته تعیین نقطه بحرانی نیاز به تحقیقات مفصل در زمینه های مختلف هواشناسی، هیدرولوژی ، کشاورزی ، گیاه پزشکی و ... دارد. تدوین این قوانین باعث شفاف سازی سیاستهای حمایتی دولتها در زمینه مقابله با بحران خشکسالی و پیامدهای آن خواهد بود. تعریف دقیق نقطه بحرانی و شناخت درست ان از جانب کشاورزان و سایر گروههای ذینفع میزان مشاجرات و کشمکشها را در دوران خشکسالی به حداقل خواهد رساند.

 

1- ب- خشکسالی بهره برداری ) operational drought ( :

شناخت مفهوم خشکسالی در حالت بهره برداری این امکان را به ما میدهد که بتوانیم زمان آغاز ، پایان و شدت خشکسالی را دریابیم . جهت تعیین اغاز دوره خشکسالی ، تعریف بهره برداری خشکسالی، زمان کاهش بارش و یا هر فاکتور دیگر اقلیمی را از حد تعیین شده در طول دوره زمانی مشخص را نشان میدهد. این کار بسادگی و با مقایسه اطلاعات روز با آمار سی سال گذشته قابل انجام است . نقطه ای که ممکن است بعنوان نقطه شروع خشکسالی تعیین گردد نقطه ای است که کمتر از فرضا 75 درصد میانگین بارش بلند مدت منطقه باشد. البته همانطور که قبلا ذکر شد تعیین این نقطه نیاز به یک کار فشرده جمعی و تحقیقات کسترده ای دارد. بعنوان مثال تعریف بهره برداری خشکسالی در بخش کشاورزی میتواند با مقایسه مقادیر روزانه بارش و تبخیر و تعرق بمنظور تعیین کمبود رطوبت خاک و بیان این نسبتها به عنوان تاثیرات خشکسالی در رفتار گیاهان در مراحل مختلف رشد مورد بررسی قرار گیرد. این چنین تعریف کارکردی میتواند با ارزیابی ذقیق برخی اطلاعت هواشناسی، رطوبت خاک و شرایط گیاهان در دوران مختلف و نیز بررسی میزان تاثیر این شرایط بر میزان رشد و بازدهی گیاهان مورد استفاده قرار گیرد. خشکسالی بهره برداری همجنین میتواند بعنوان ابزاری مناسب جهت تحلیل شدت ، مدت وتناوب خشکسالی در یک محدوده زمانی خاص مورد استفاده قرار گیرد. در هر حال ارائه هر تعریفی نیاز به داشتن اطلاعات و آمار هواشناسی در مقیاسهای مختلف زمانی و نیز اطلاعات مربوط به میزان تاثیرات خشکسالی بر روی بازدهی گیاهان با توجه به طبیعت تعریف ارائه شده دارد. اقلیم شناسی خشکسالی در یک منطقه خاص ، میتواند کمک موثری در جهت شناخت بهتر و دقیق تر مشخصات خشکسالی و نیز میزان تاثیرات آن در مقیاسهای مختلف باشد . وجود اطلاعات کافی و دقیق در برنامه ریزیهای مقابله با خشکسالی و اتخاذ سیاستهای مناسب بسیار ارزشمند و حیاتی است . سیاستها و برنامه ریزیهای مقابله با خشکسالی میتواند با رویکردها ، جنبه ها و دیدگاههای مختلفی اتخاذ گردد.

 

2- ابعاد و جنبه های خشکسالی :

همانطور که ذکر گردید خشکسالی از دیدگاهها و جنبه های متفاوتی میتواند مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد. در هر یک از این محدوده ها و عرصه ها مشخصات و ویژگیهای خاصی مد نظر قرار میگیرد. اصولا در منابع مختلف خشکسالی را از چهار منظر زیر مورد بررسی و تحلیل قرار میدهند:

2- الف- خشکسالی اقلیمی ) Meteorological drought ) :

خشکسالی هواشناسی معمولا بر پایه میزان و درجه خشکی و طول دوره تداوم خشکی ( در مقایسه با میزان طبیعی و نرمال بارش ) بیان میگردد. در این جنبه از خشکسالی آنچه که باید مد نظر قرار گیرد ویژگیها و تفاوتهای اقلیمی است که باعث تفاوت بسیار در میزان بارش در نواحی مختلف میگردد. بعنوان مثال در برخی ازمناطق جهان که معمولا در تمام مدت سال بارندگی در آنجا رخ میدهد ( مناطق مرطوب حاره ای و نیمه حاره ای ) خشکسالی را به مفهوم بارشی کمتر از حد تعیین شده در طی چند روز متوالی در نطر گرفته اند. در حالیکه این تعریف در مناطق کم بارش به هیچ عنوان نمیتواند قابل اعتنا و اتکا باشد و باید میزان بارندگی متوسط سالانه ، فصلی و یا ماهیانه به عنوان ملاک مورد توجه قرار گیرد.

2-ب- خشکسالی کشاورزی) Agricultural drought ) :

خشکسالی کشاورزی جنبه های مختلف خشکسالی اقلیمی و یا خشکسالی هیدرولوژیکی را به تاثیرات کشاورزی پیوند میدهد. در این تعریف بیشتر توجه و تمرکز بر کمبود بارندگی ، ( precipitation shortage ( تفاوت تبخیر و تعرق واقعی) evapotranspiration Actual ( با تبخیر و تعرق پتانسیل ) evapotranspiration Potential ( ، کمبود رطوبت خاک ، میزان افت سطح آبهای زیر زمینی و یا مخازن میباشد. آب مورد نیاز گیاهان بستگی تام به شرایط غالب اقلیمی منطقه ، خصوصیات بیولوژیکی گیاه مورد نظر ، مرحله رشد و خصوصیات فیزیکی و بیولوژیکی خاک دارد. استانه خشکسالی کشاورزی باید بگونه ای تعریف و تعیین گردد که در مقدار معین استانه میزان آب مورد نیاز گیاهان مختلف در دوره های مختلف رشد از حالت بذر تا بلوغ کامل بتواند تامین گردد. کمبود رطوبت خاک سطحی در هنگام کاشت ممکن است مانع از جوانه زنی و یا حداقل باعث بتاخیر افتادن رویش و جوانه زنی گیاه گشته و نهایتا به کاهش تراکم گیاه در واحد سطح و کاهش تولید منجر گردد. اما اگر رطوبت خاک سطحی در هنگام رویش زودرس به اندازه کافی بوده و رطوبت خاک زیر سطحی کم باشد تاثیری در بازدهی نهایی گیاه نخواهد داشت بشرطی که این کاهش رطوبت خاک زیر سطحی در طی دوره رشد گیاه با آبیاری و یا با وقوع بارش جبران گردد.

بر اساس مطالعات صورت گرفته در سال 1380 در مناطق جنوب خراسان تولید متوسط زعفران که اصلی ترین محصول منطقه میباشد از 5 کیلوگرم در هر هکتار به 5/2 کیلوگرم در هکتار رسید و کشاورزان منطقه را با بحران شدیدی مواجه نمود. در استان فارس نیز بیش از 2000 هکتار از باغات انجیر استان با خسارات شدید مواجه شده اند.

 

 

2- ج- خشکسالی هیدرولوژیکی ) Hydrological drought ( :

خشکسالی هیدرولوژیکی را باید بهمراه تاثیرات کاهش دوره بارش ( شامل بارش برف ) بررسی کرد. این کاهش بارش در میزان آب رودخانه ها ، دریاچه ها ، مخازن و سطح آبهای زیر زمینی تاثیر گذار خواهد بود. آبدهی رودخانه هلیل رود در استان کرمان در سال 1381 1380حدود 245 میلیون متر مکعب بر آورد گردیده در حالیکه متوسط آورد بلند مدت آن حدود 434 میلیون متر مکعب در سال میباشد. در همین مدت ورودی رودخانه هلیل رود به مخزن سد جیرفت حدود 760 لیتر در ثانیه بوده در حالیکه میزان تبخیر حدود 500 لیتر در ثانیه برآورد گردیده است . همچنین آبدهی رودخانه هایی که عمده اب شرب تهران را تامین میکنند تا 60 درصد کاهش داشت و ورودی سدهای کرج ، لار و لتیان بشدت پایین آمد. تناوب و شدت خشکسالی هیدرولوژیکی را باید در محدوده حوزه آبخیز بررسی نمود. گرچه مبدا و منشا تمامی خشکسالی ها کمبود بارش میباشد که خارج از اراده و اعمال بشری است اما هیدرولوژیستها بیشتر توجه خود را صرف نحوه به پایان رساندن این پدیده و این دوره در حوزه آبخیزو سیستم هیدرولوژیکی معطوف میکنند. خشکسالی های هیدرولوژیکی معمولا همزمان با خشکسالیهای اقلیمی و کشاورزی نبوده و با تاخیری نسبت به آنها روی میدهد چرا که زمان طولانی تری مورد نیاز است تا اینکه این کاهش بارش بتواند خود را در اجزائ سیستم هیدرولوژیکی از قبیل کاهش رطوبت خاک ، جریان آب رودخانه ها و یا سطح آب دریاچه ها و مخازن نشان دهد. بنابر این نقش و تاثیر خشکسالی هیدرولوژیکی در بخشهای مختلف اقتصادی و اجتماعی کاملا متمایز از یکدیگر است . بعنوان مثال کاهش بارندگی میتواند باعث نقصان و کاهش سریع رطوبت خاک گردد که این امر در وهله اول توسط متخصصین و مسئولین کشاورزی قابل مشاهده و فهم خواهد بود و مسئولین نیروگاههای برقابی و یا محیط زیست با تاخیر چند ماهه ای ممکن است اثرات آن را دریابند . از طرف دیگر آب جاری و یا آب ذخیره شده در سیستمهای هیدرولوژیکی از قبیل رودخانه ها و مخازن بهره برداران متعددی داشته و استفاده های چند منظوره همانند کنترل سیلاب ، آبیاری ، کشتیرانی ، بهداشت و شرب ، ماهیگیری و حیات وحش از انها بعمل می اید و لذا پیامدها و شدت اثرات خشکسالی هیدرولوژیکی را افزون تر و پیچیده تر میسازد و در هنگام وقوع خشکسالی رقابت بر سر استفاده از منابع آبی باعث بروز کشمکشهای بین استفاده کنندکان از اب میگردد.

2-ج-1- نقش عوامل غیر اقلیمی در خشکسالی هیدرولوژیکی:

هر چند عوامل اقلیمی بعنوان عامل اصلی و اولیه خشکسالی شناخته میشوند اما نمیتوان از نقش سایر عوامل موثر و تشدید کننده پدیده خشکسالی همانند تغییرات وسیع در کاربری زمین ( مثلا جنگل تراشی deforestation ) تخریب خاک (land degradation ( و یا عملیات عمرانی از قبیل ساخت سدهای بزرگ که مشخصات هیدرولوژیکی حوزه آبخیز را تحت تاثیر قرار میدهند غافل بود. سیستمهای هیدرولوژیکی حلقه اتصال مناطق مختلف به یکدیگر هستند و کمبود بارش در یک منطقه ممکن است مناطقی خارج از محدوده خود را نیز تحت تاثیر قرار دهد. بعنوان مثال کمبود بارش درمناطق بالادستی حوزه آبخیز ، تمام حوزه را با خطر خشکسالی مواجه خواهد ساخت . خشکسالی چند ساله اخیر شرق کشور به تبع از خشکسالی مناطق بالادستی حوزه آبخیز هیرمند در کشور افغانستان که منجر به قطع آب و خشک شدن رودخانه هیرمند گردیده بود نمونه بارزی از این تاثیرات است . علاوه بر این تعییرات کاربری اراضی در بالادست حوزه آبخیز مشخصه های هیدرولوژیکی حوزه از قبیل نفوذپذیری و میزان تولید رواناب را تحت تاثیر قرار داده وابتدا موجب وقوع سیل و نهایتا خشکسالی در پایین دست خواهد شد. بنابر این تغییرات کاربری از عواملی است که علیرغم عدم وجود تغییرات محسوس درپارامترهای موثر در خشکسالی اقلیمی ممکن است شدت کمبود آب و خشکسالی هیدرولوژیکی را در منطقه تشدید نماید. از دیگر عوامل موثر در تشدید خشکسالی بهره برداری بی رویه از آبهای زیر زمینی میباشد. تشدید استفاده از آبهای زیر زمینی برای بالا بردن سطح زیر کشت فشار مضاعفی را بر منابع آب زیر زمینی وارد ساخته و این فشار فزاینده باعث افت فاحش سفره های آب زیر زمینی میگردد. در سالهای خشکسالی که استفاده از این منابع دوچندان میگردد افت سطح سفره های آب زیر زمینی به حالت بحرانی می رسد. تخریب اراضی ناشی از چرای مفرط و روشهای نامناسب کشاورزی و آبیاری و متعاقب انها فرسایش آبی و بادی اثرات خشکسالی را تشدید می نمایند. از بین رفتن خاک سطحی موجب کاهش ظرفیت جذب آب خاک و عدم امکان تغذیه آبهای زیر زمینی و نهایتا منجر به بروز سیلاب خواهد شد. در کشور ایران که اصولا سرزمین نسبتا خشکی است سیل و خشکسالی همزاد یکدیگرند. بدلیل شرایط خشک فلات ایران و توزیع زمانی نامناسب بارشها اکث رودخانه های ایران فصلی هستند و میزان جریان در آنها بشدت وابسته به میزان بارندگی است ( بر خلاف رودخانه هایی که رژیم برفی دارند ) . لذا در مواقعی که بارندگی بیش از متوسط درازمدت باشد منطقه مواجه با سیل گشته و در سالهایی که بارندگی کمتر از متوسط باشد با پدیده خشکسالی مواجه خواهیم بود.

الگوهای نامناسب کشت و استفاده از گونه های با نیاز بالای آبی در مناطق خشک نیز میتواند از دلایل بروز خشکسالی باشد. به عنوان مثال در منطقه بیرجند که متوسط بارندگی در آنجا حدود 176 میلیمتر است بیش از 255 هکتار زیر کشت چغتدر قند قرار دارد که دارای نیاز آبی بالا میباشد بطوری که در هر هکتار به 20000 متر مکعب آب نیاز دارد و ارزش محصول تولید شده در آن حدود 4.000.000 ریال است ک در حالیکه مثلا زعفران به حدود 8000 متر مکعب آب نیاز دارد و ارزش محصول آن حدود 10.000.000 ریال میباشد لذا هیچگونه توجیهی برای این نوع کشت وجود ندارد .

راندمان آبیاری نیز میتواند از دیگر عوامل موثربر خشکسالی باشد. در ایران راندمان آبیاری حداکثر 35 درصد است یعنی اینکه حدود دو برابر آبی که مورد استفاده قرار میگیرد به هدر میرود . الگوی مصرف آب شرب نیز اثرات خشکسالی را تشدید می نماید. بعنوان مثال سرانه آب مصرفی شهروندان تهرانی حدود 239 لیتر میباشد در حالیکه این رقم در کشورهای اروپای غربی حدود 120 لیتر است . در هر دو حالت فوق فشاز فزاینده ای بر منابع آبی وارد گشته و عوارض خشکسالی در بخشهای دیگر تشدید میشوند.

2-ج -2 توالی و ترتیب پیامدها و اثرات خشکسالی :

ترتیب و توالی تاثیرات خشکسالی های مختلف بیشترمیتواند به متمایز ساختن و تشخیص هر یک از انواع خشکسالی کمک نماید. معمولا وقتی خشکسالی بروز میکند بخش کشاورزی بدلیل وابستگی عمیق به میزان رطوبت خاک اولین بخشی خواهد بود که اثرات خشکسالی را حس خواهد کرد. میزان اب موجود در خاک بسرعت و تحت تاثیر دوره خشکسالی کاهش خواهد یافت. در صورت ادامه روند خشکسالی سایر مردمی که منابع مختلف آبی استفاده میکنند نیز تحت تاثیر قرار خواهند گرفت . گروههایی از مردم هم که از منابع آب سطحی و زیر زمینی استفاده میکنند اخرین گروهی خوهند بود که این مساله را لمس میکنند. البته میزان این تاثیرات بستگی مستقیم به طول دوره خشکسالی دارد ، مطمئنا دوره های طولانی تر خشکسالی اثرات مخرب تری را ببار خواهند آورد. هنگامی که خشکسالی اقلیمی به اتمام میرسد و بارش به شرایط طبیعی باز میگردد ، نوبت به ترمیم شرایط آبهای سطحی و زیر سطحی میرسد که تحت شرایط خشکسالی بشدت افت نموده اند. در این حالت ابتدا رطوبت خاک به حالت طبیعی میرسد و سپس آبهای سطحی ، دریاچه ها ، مخازن و نهایتا سفره های آب زیرزمینی ترمیم میگردند. بنابراین بخشهایی که وابسته به این منابع آبی هستند نیز بترتیب از حیطه اثرات خشکسالی دور میگردند و لذا ابتدا بخش کشاورزی که وابسته به میزان رطوبت خاک است بسرعت و بعد از ان بخشهای وابسته به آبهای سطحی و نهایتا قسمتهایی که به آبهای زیر زمینی وابسته هستند در زمانی طولانی تر از این دایره خارج خواهند شد. واضح است که این دوره زمانی بازگشت به شرایط عادی تابع شدت خشکسالی ، مدت تداوم خشکسالی و میزان بارش بعد از دوره خشکسالی میباشد.

2-د- خشکسالی اقتصادی اجتماعی ) Socioeconomic drought (:

تعاریف خشکسالی اقتصادی اجتماعی در ارتباط با برخی کالاهایی اقتصادی است که عناصر اقلیمی ، هیدرولوژیکی و کشاورزی خشکسالی را بهمراه خود دارند. این نوع خشکسالی کاملا متفاوت از انواع پیشین خشکسالی میباشد. چرا که این نوع خشکسالی وابسته به زمان و مکان فرایند عرضه و تقاضا است . کالاهای اقتصادی از قبیل آب ، حبوبات ، علوفه ، ماهی و حیوانات آبزی ، نیروی الکتریسیته برقابی بستگی به شرایط آب و هوایی دارند. بدلیل تغییرات طبیعی اقلیمی تامین اب مورد نیاز مردم در سالهای مختلف در نوسان خواهد بود . لذا خشکسالی اقتصادی اجتماعی هنگامی رخ میدهد که میزان تقاضا برای یک کالای اقتصادی وابسته به آب از میزان عرضه ان که تحت تاثیر کاهش بارندگی کاسته شده پیشی گیرد. در دوره خشکسالی چند ساله اخیر در سیستان و بلوچستان کاهش بارندگی و افت شدید سطح آب در دریاچه سد پیشین موجب شده بود که آب مورد تقاضای بخشهای مختلف اقتصادی قطع شده و آب موجود در مخزن صرفا به مصارف شرب اختصاص می یافت که این امر باعث ببار اوردن خسارات شدید اقتصادی در بخشهای کشاورزی ، ابزی پروری و دامداری گردید. در بیشتر اوقات افزایش جمعیت و یا افزایش مصرف سرانه باعث افزایش تقاشا برای کالایی خاص می گردد. از طرف دیگر با توجه به سرمایه گذاریهای دولتها و نیز پیشرفت تکنولوژی میزان عرضه آب نیز ممکن است افزایش یابد. در این حالت که هر دو بخش عرضه و تقاضا افزایش می یابند آنچه که اهمیت می یابد نسبت این دو متغیر است . اگر نرخ رشد تقاضا از عرصه بیشتر باشد انگاه اسیب پذیری در قبال خشکسالی در سالهای آتی بسیار محتمل خواهد بود مگر اینکه این روند حالت عکس بخود گیرد.

3- برنامه ریزی مقابله با خشکسالی :

خشکسالی بخشی طبیعی و بالقوه از شرایط اقلیمی هر منطقه حتی مناطق پربارش است . این پدیده از سایر بلایای طبیعی پیچیده تر و بخشهای بیشتری از جامعه را تحت تاثیر قرار میدهد و به اندازه سیل و طوفان خسارت ببار می آورد. بر اساس مطالعاتی که در ایالات متحده امریکا صورت گرفته برآورد میگردد که سالانه بین 6 تا 8 میلیارد دلار خسارات ناشی از خشکسالی در بخشهای مختلف کشاورزی ، حمل و نقل ، گردشگری ، انرژی و... است. این براورد بدون در نظر گرفتن تاثیرات اجتماعی و زیست محیطی است که قابل ارزش گذاری نیستند. در جهت روشن تر ساختن مبحث کافی است که نگاهی به چند سال اخیردر کشورمان بیاندازیم تا دریابیم که خشکسالی تا چه حدی میتواند گسترش و دوام یابد.بر اساس مطالعاتی که در سال 1380 توسط سازمان ملل در ایران صورت گرفت در طی سه سال خشکسالی (1380- 1378) بیش از 6/ 2 میلیارد دلار خسارت به بخشهای مختلف وارد گردید. بیش از 5/2 میلیون هکتار از اراضی آبی ، 4 میلیون هکتار از اراضی دیم ، 1/1 میلیون هکتار از باغات دجار خسارت شده اند. تولید محصولات بویژه گندم و جو یبن 75-35 درصد کاسته شده و 75 میلیون راس دام تحت تاثیر اثرات خشکسالی واقع شده اند. علاوه بر این خسارات اقتصادی بساری از تالابهای بین المللی کاملا خشک گردیده و خسارات شدیدی به تنوع بیولوزیکی شامل گیاهان و جانوران وارد امده است . از دیگر خسارات ناشی از خشکسالی میتوان به طغیان انواع افتهای کشاورزی اشاره داشت که باعث مرگ تدریجی درختان و سایر محصولات کشاورزی میگردد. شیوع افتها به قدری نگران کننده بود که در خشکسالی اخیر دولت برای خرید انواع لاروهایی که به مزارع مردم جوم آورده بودند اعتبار خاصی در نظر گرفته بود . بر همین اساس در شهرستان گناباد کشاورزان حدود 283 کیلوگرم لارو را جمع آوری و به قیمت هر کیلو 8000 ریال به دولت فروختند. در طی سالهای هفت سال گذشته خشکسالی نه تنها در مناطق جنوب و جنوب شرق کشور که به لحاظ تاریخی سابقه وقوع خشکسالی را دارند بلکه در مناطق پربارش شمال و غرب کشور نیز خودنمایی کرد.تمام استانهای کشور به جز یک استان با خشکسالی دست و پنجه نرم کردند و 90 درصد مردم با مشکل کمبود اب شرب مواجه گشتند.

جدول شماره 1- میزان کاهش بارش در استانهای مختلف ( 2001-1998 میلادی)

متوسط سه ساله 80-79 79-78 78-77 استان

61- 78- 76- 30- سیستان و بلوچستان

52- 57- 55- 45- بوشهر

50- 51- 55- 43- هرمزگان

48- 58- 60- 27- کرمان

46- 47- 61- 29- فارس

43- 29- 51- 49- کرمانشاه

40- 16- 52- 53- ایلام

40- 39- 44- 37- چهارمحال و بختیاری

40- 45- 25- 49- کردستان

36- 32- 35- 41- آذربایجان غربی

35- 39- 51- 16- کهکیلویه و بویراحمد

34- 40- 52- 10- خراسان

33- 20- 37- 43- تهران

31- 28- 33- 33- آذربایجان شرقی

31- 2- 35- 56- مرکزی

30- 27- 17- 45- زنجان

29- 5- 41- 42- سمنان

28- 11- 58- 14- اصفهان

27- 12- 15- 53- قزوین

27- 7- 32- 43- لرستان

26- 19 41- 56- همدان

24- 26- 42- 3- خوزستان

22- 25- 7- 33- گلستان

16- 20- 3 30- اردبیل

17- 30- 9- 13- مازندران

13- 25 30- 34- گیلان

2- 6- 83- 83 یزد

1 47 14- 31- قم

 

این نکته را نباید از نظر دور داشت که خشکسالیهای دوره اخیر در سطح جهانی گسترش داشته است .

بعنوان مثال طق همین دوره ( 2001-1998 میلادی ) کشور امریکا نیز با یکی از بدترین خشکسالیهای قرن مواجه گردید. در امریکا نیز گستره خشکسالی از مناطق مستعد خشکسالی در شرق این کشور به مناطق پرباران غرب کشیده شد. در هر حال تاثیرات فزاینده خشکسالی موید روند رو به افزایش اسیب پذیری حامعه حهانی در قبال این پدیده است .

میزان اسیب پذیری جوامع انسانی در قبال پدیده خشکسالی بشدت تحت تاثیر عواملی چون:رشد جمعیت ، تغییرات جمعیتی ، مشخصه های آماری ، میزان توسعه یافتگی و سطح تکنولوژی ، روند و الگوی مصرف آب ، سیاستهای دولت ، رفتارهای اجتماعی و سطح آگاهیهای زیست محیطی قرار دارد. این عوامل همیشه دستخوش تغییر و تحول هستند و لذا به تبع این تغییرات میزان آسیب پذیری نیز ممکن است کم یا زیاد گردد. بعنوان مثال افزایش جمعیت نیاز به آب را بالا خواهد برد و بنابر این میزان تنش های ناشی از کمبود آب گسترش یافته و مردم بیشتری را در چالش قرار خواهد داد.

هر جند خشکسالی نیزیک بلیه طبیعی است ولی بشر قادر است با اتخاذ سیاستها و راهکارهایی میزان اسیب پذیری خود را همانند سایر بلایای طبیعی کاهش دهد( مدیریت خطرrisk management ( .

برنامه ریزی در جهت کاستن از تاثیرات خشکسالی این امکان را به سیاستگزاران میدهد که با هزینه های بسیار کمتری بتوانند در مقابل این پدیده مبارزه کنند. به تعویق انداختن این مقابله و مبارزه تا شرایط بحران میزان اعتماد به نفس مردم را پایین اورده و انها را بشدت وابسته به دولتمردان و متولیان امر میسازد. برنامه ریزی جهت مقابله با خشکسالی هر جند بسیار اساسی است اما با موانع متعددی مواجه است از قبیل :

- عدم شناخت علمی ، کافی و بموقع سیاستگزاران و سیاستمردان از پدیده خشکسالی.

- عدم برنامه ریزی یا اولویت گذاری پایین نسبت به این پدیده در مناطقی که خشکسالی در آن مناطق بندرت روی میدهد.

- کمبود اعتبارات و تخصیصهای دولتی


نظرات 1 + ارسال نظر
فرشته پنج‌شنبه 5 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 10:53 http://ندارم

هرکس بعد از نماز روزی صدبا ریا رحمان گویید حاجتش روا می شود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد