فاطمه زهرا

بى‏شک خلقت فاطمه پاسخ غیرتمندانه دستگاه آفرینش به تحقیر تاریخى زن و پاسخى جاودانه به چگونگى جریان یافتن زنانگى در متن حیات بشرى است.

 بى‏شک خلقت فاطمه پاسخ غیرتمندانه دستگاه آفرینش به تحقیر تاریخى زن و پاسخى جاودانه به چگونگى جریان یافتن زنانگى در متن حیات بشرى است.
       
آفرینش و زندگی فاطمه این نکته را به اثبات رساند که مى‏توان احساسات و انعطاف زنانه را با شعور و درایت حماسى پیوند زد؛ مى‏توان از محیط خانه منشأ تحولات اجتماعى و تاریخى شد؛ مى‏توان در محراب عبادت با ملک همنوا گردید و از آنجا، پاى به مسجد گذاشت و بلاغت را در ادبیات سیاسى و فرهنگى به اوج رساند؛ مى‏توان اوج اقتدار زنانه را در خضوع به همسر، پرورش فرزند، خانه‏ دارى هدفمند، توجه به علم و معرفت و حضورمؤثر در مهم‏ ترین عرصه‏ هاى حیات سیاسى و اجتماعى، تعریف کرد و عمر کوتاه زندگى مادى را تا همیشه تاریخ جاودانه ساخت.

 



 

   اسم آن خانم، فاطمه است و براى آن بزرگوار هشت لقب ذکر کرده‏اند: صدیقه، راضیه، مرضیه، زهرا، بتول، عذرا، مبارکه و طاهره (1) . از بعضى روایات استفاده مى‏شود که زکیه و محدثه از القاب آن خانم است و کنیه او ام ابیها است. (2)

مادر و پدر:

همانگونه که می دانیم ، نام پدر فاطمه (علیها السلام) محمد بن عبدالله (صلی الله علیه وآله وسلم) است که او رسول گرامی اسلام ، خاتم پیامبران الهی و برترین مخلوق خداوند می باشد. مادر حضرتش خدیجه دختر خویلد ، از زنان بزرگ و شریف قریش بوده است . او نخستین بانوئی است که به اسلام گرویده است و پس از پذیرش اسلام ، تمامی ثروت و دارائی خود را در خدمت به اسلام و مسلمانان مصرف نمود . خدیجه در دوران جاهلیت و دوران پیش از ظهوراسلام نیز به پاکدامنی مشهور بود ؛ تا جائی که از او به طاهره (پاکیزه) یاد می شد و او را بزرگ زنان قریش می نامیدند .

ولادت:

فاطمه (علیها السلام) در سال پنجم پس از بعثت (2) و در روز 20 جمادی الثانی در مکه به دنیا آمد. چون به دنیا پانهاد، به قدرت الهی لب به سخن گشود و گفت : " شهادت می دهم که جز خدا ، الهی نیست و پدرم رسول خدا و آقای پیامبران است و شوهرم سرور اوصیاء و فرزندانم ( دو فرزندم ) سرور نوادگان می باشند" . اکثر مفسران شیعی و عده ای از مفسران بزرگ اهل تسنن نظیر فخر رازی ، آیه آغازین سورة کوثر را به فاطمه (علیها السلام) تطبیق نموده اند و او را خیر کثیر و باعث بقا و گسترش نسل و ذریه پیامبر اکرم ذکر نموده اند. شایان ذکر است که آیه انتهایی این سوره نیز قرینه خوبی براین مدعاست که در آن خداوند به پیامبر خطاب می کند و می فرماید همانا دشمن تو ابتر و بدون نسل است. عمر آن بزرگوار تقریبا هجده سال است. در روز جمعه بیستم جمادى الثانى سال دوم بعثت‏به دنیا آمد (3) و سال یازدهم از هجرت، سوم جمادى الثانى (4) به دست گردانندگان سقیفه بنى ساعده شهید شد.

 

 

مکارم اخلاق :

سراسر زندگانی صدیقه طاهره (علیها السلام) ، مملو از مکارم اخلاق و رفتارهای نمونه و انسانی است. ما در این مجال جهت رعایت اختصار تنها به ه مورد اشاره می نمائیم . اما دوباره تأکید می کنیم که این موارد، تنها بخش کوچکى از مکارم اخلاقی آن حضرت است.

    شخصیت‌ زهرای‌ اطهر، در ابعاد سیاسی‌ و اجتماعی‌ و جهادی‌، شخصیت‌ ممتاز و برجسته‌ای‌ است؛ به‌ طوری‌ که‌ همه‌ زنان‌ مبارز و انقلابی‌ و برجسته‌ و سیاسی‌ عالم‌ می‌توانند از زندگی‌ کوتاه‌ و پرمغز او درس‌ بگیرند.
    
    
زنی‌ که‌ در بیت‌ انقلاب‌ متولد شد و تمام‌ دوران‌ کودکی‌ را در آغوش‌ پدری‌ گذراند که‌ مشغول یک‌ مبارزه‌ عظیم‌ جهانی و‌ فراموش‌ نشدنی‌ بود. وی در دوران‌ کودکی‌، سختیهای‌ مبارزه‌ دوران‌ مکه‌ را چشید، به‌ شعب‌ ابی‌طالب‌ برده‌ شد، گرسنگی‌ و سختی‌ و رعب‌ و انواع‌ شدتهای‌ دوران‌ مبارزه‌ مکه‌ را لمس‌ و بعد که‌ به‌ مدینه‌ هجرت‌ کرد، همسر مردی‌ شد که‌ تمام‌ زندگی‌ اش جهاد فی‌سبیل‌الله‌ بود و در تمام‌ قریب‌ به‌ یازده‌ سال‌ زندگی‌ مشترک‌ فاطمه‌ زهرا (س) و امیرالمؤمنین‌(ع)، هیچ‌ سالی‌، بلکه‌ هیچ‌ نیم‌ سالی‌ نگذشت‌ که‌ این‌ شوهر، کمر به‌ جهاد فی‌سبیل‌الله‌ نبسته‌ و به‌ میدان‌ جنگ‌ نرفته‌ باشد و این‌ زن‌ بزرگ‌ و فداکار، همسری‌ شایسته‌ یک‌ مرد مجاهد و یک‌ سرباز و سردار دائمی‌ میدان‌ جنگ‌ را نکرده‌ باشد .
    
    
زندگی‌ فاطمه‌ ‌زهرا(س‌)، اگر چه‌ کوتاه‌ بود و حدود بیست‌ سال‌ بیشتر طول‌ نکشید، اما این‌ زندگی‌، از جهت‌ جهاد، مبارزه‌ ، تلاش‌، کار انقلابی‌، صبر انقلابی‌، درس‌، فراگیری‌ و آموزش، سخنرانی‌ و دفاع‌ از نبوت‌ و امامت‌ و نظام‌ اسلامی‌، دریای‌ پهناوری‌ از تلاش‌ و مبارزه‌ و کار و در نهایت‌ هم‌ شهادت‌ است‌.
    
    
مقام‌ معنوی‌ این‌ بزرگوار، نسبت‌ به‌ مقام‌ جهادی‌، انقلابی‌ و اجتماعی‌ او به‌ مراتب‌ بالاتر است‌. فاطمه ‌‌زهرا(س‌) به‌ ظاهر، یک‌ بشر و یک‌ زن‌، آن‌ هم‌ زنی‌ جوان‌ است؛ اما در معنا، یک‌ حقیقت‌ عظیم‌ و یک‌ نور درخشان‌ الهی‌ و یک‌ بنده‌ صالح‌ و یک‌ انسان‌ ممتاز و برگزیده‌ است‌.



1ـ از جابربن عبدالله انصاری ، صحابی پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) منقول است که: مردی از اعراب مهاجر که فردی فقیر مستمند بود ، پس از نماز عصر از رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) طلب کمک و مساعدت نمود. حضرت فرمود که من چیزی ندارم . سپس او را به خانه فاطمه (سلام الله علیها ) که در کنار مسجد و در نزدیکی خانه رسول خدا قرار داشت ، راهنمائی نمودند . آن شخص به همراه بلال (صحابی و مؤذن رسول خدا ) به در خانه حضرت فاطمه (علیها السلام) آمد و بر اهل بیت رسول خدا سلام گفت و سپس عرض حال نمود. حضرت فاطمه (علیها السلام) با وجود اینکه سه روز بود خود و پدر و همسرش در نهایت گرسنگی به سر می بردند، چون از حال فقیر آگاه شد، گردن بندی را که فرزند حمزه دختر عموی حضرت به ایشان هدیه داده بود ، ودر نزد آن بزرگوار یادگاری ارزشمند محسوب می شد ، از گردن باز نمود و به اعرابی فرمود: این را بگیر و بفروش ؛ امید است که خداوند بهتر از آن را نصیب تو نماید. اعرابی گردن بند را گرفت و به نزد پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) بازگشت و شرح حال را گفت . رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) از شنیدن ماجرا ، متأثر گشت و اشک از چشمان مبارکش فرو ریخت و به حال اعرابی دعا فرمود. عمار یاسر (از اصحاب پیامبر) برخاست و اجازه گرفت و در برابر اعطای غذا ، لباس ، مرکب و هزینه سفر به اعرابی ، آن گردن بند را از او خریداری نمود . پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) از اعرابی پرسید : آیا راضی شدی؟ او در مقابل ، اظهار شرمندگی و تشکر نمود. عمار گردن بند را در پارچه ای یمانی پیچیده و آنرا معطر نمود و به همراه غلامش به پیامبر هدیه داد. غلام به نزد پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) آمد و جریان را باز گفت. حضرت رسول (صلی الله علیه وآله وسلم) غلام و گردن بند را به فاطمه (علیها السلام) بخشید. غلام به خانه ی صدیقه اطهر آمد. زهرا (علیها السلام) ، گردن بند را گرفت و غلام را در راه خدا آزاد نمود.

گویند غلام در این هنگام تبسم نمود. هنگامی که علت را جویا شدند ، گفت: چه گردن بند با برکتی بود ، گرسنه ای را سیر کرد و برهنه ای را پوشانید، پیاده ای را صاحب مرکب و فقیری را بی نیاز کرد و غلامی را آزاد نمود و سرانجام به نزد صاحب خویش بازگشت.

2ـ رسول خدا (صلی الله علیه واله وسلم) در شب زفاف پیراهن نویی را برای دختر خویش تهیه نمود. فاطمه (علیها السلام) پیراهن وصله داری نیز داشت. سائلی بر در خانه حاضر شد و گفت: من از خاندان نبوت پیراهن کهنه می خواهم. حضرت زهرا(علیها السلام) خواست پیراهن وصله دار را مطابق خواست سائل به او بدهد که به یاد آیه شریفه " هرگز به نپکی دست نمی یابید مگر آنکه از آنچه دوست دارید انفاق نمائید" ، افتاد . در این هنگام فاطمه (علیها السلام) پیراهن نو را در راه خدا انفاق نمود.

3- امام حسن مجتبی در ضمن بیانی ،عبادت فاطمه (علیها سلام ) ، توجه او به مردم و مقدم داشتن آنان بر خویشتن ، در عالی ترین ساعات راز و نیاز با پروردگار را این گونه توصیف می نمایند : " مادرم فاطمه را دیدم که در شب جمعه ای در محراب عبادت خویش ایستاده بود و تا صبحگاهان ، پیوسته به رکوع و سجود می پرداخت . و شنیدم که بر مردان و زنان مؤمن دعا می کرد ، آنان را نام می برد و بسیار برایشان دعا می نمود اما برای خویشتن هیچ دعائی نکرد . پس به او گفتم : ای مادر ، چرا برای خویش همانگونه که برای غیر ، دعا می نمودی ، دعا نکردی ؟ فاطمه (علیها سلام ) گفت : پسرم ! اول همسایه و سپس خانه ".


شخصیت‏حضرت زهرا را با این بحث کوتاه نمى‏توان معرفى کرد و آنچه در اینجا آورده مى‏شود، قطره‏اى از دریاى فضیلت آن صدیقه شهیده است.

شخصیت اسلامى از دو راه یافت مى‏شود: از راه نسب و از راه حسب و فضایل نفسانى. شخصیت نسبى که اسلام آن را پذیرفته است، تحت تاثیر عوامل مختلفى است: قانون وراثت، تغذیه از راه مشروع، تاثیر محیط، تاثیر همسر و رفیق، اولاد صالح و غیره در تشکیل چنین شخصیتى نقش دارند. زهرا سلام الله علیها از نظر قانون وراثت، پدرى چون رسول گرامى دارد که به گفته سعدى همه مراتب انسانیت را به کمالاتش پیموده است. همه تاریکى‏ها به جمالش روشن شده است و همه صفات او در انتهاى خوبى است:

بلغ العلى بکماله کشف الدجى بجماله حسنت جمیع خصاله صلوا علیه و آله

مادرى چون خدیجه دارد که باید گفت اسلام مرهون زحمات آن بزرگوار است. مادرى که سه سال، مسلمانان محصور در شعب ابى طالب را اداره کرد و همه اموال خود را در این راه خرج کرد. مادرى که چندین سال در مکه با آن مصیبتهاى کمر شکن ساخت، و دوش بدوش رسول اکرم، اسلام را یارى فرمود و در این راه سنگها به بدن مبارکش فرود آمد، بى حرمتیها به او وارد شد، شماتتها در این راه دید و هرچه این اتفاقات بیشتر مى‏شد، صبر و استقامت او زیادتر مى‏گشت.

و اما از نظر قانون تاثیر غذا: مورخین نوشته‏اند که وقتى اراده حق تعالى به خلقت زهرا سلام الله علیها تعلق گرفت، پیامبر گرامى مامور شد که چهل شبانه روز در کوه حرا به ریاضت دینى پردازد. (5)

حضرت خدیجه در خانه خود، از مردم گوشه گرفته و به عبادت مشغول بود و پیامبر گرامى در کوه حرا، پس از آن مدت فرمان آمد که پیامبر به خانه بازگردد. از عالم ملکوت براى آنان غذا آوردند. سپس نور زهرا به حضرت خدیجه منتقل شد.

از نظر تاثیر محیط، زهرا علاوه بر آنکه در دامن مادرى فداکار، با گذشت و با استقامت، و در دامن پدرى چون پیامبر گرامى پرورش یافت، محیط زندگى او محیط پر تلاطمى بود. مکه با آن مصیبتها و حوادث ناگوار، محیط پرورش او بود. در شعب ابى طالب با آن حوادثى زندگى کرد که امیرالمومنین در نهج البلاغه آنجا را براى معاویه چنین توصیف مى‏کند: «شما ما را سه سال در میان آفتاب زندانى کردید، به طورى که بچه‏هاى ما از گرسنگى و تشنگى مردند، بزرگان ما پوست گذاردند، صداى آه و ناله زنها و بچه‏ها بلند بود...» روشن است‏بچه‏اى که در این چنین محیطى پرورش یابد; مخصوصا اگر مربى‏اى چون پیامبر گرامى داشته باشد، استقامت او، صبر او و سعه صدر او زیاد خواهد بود:

ناز پرورده تنعم نبرد راه به دوست عاشقى شیوه رندان بلاکش باشد

زهرا سلام الله علیها از نظر همسر و مصاحب، و از نظر اولاد صالح نیز، فوق العاده است. شوهرى چون امیرالمومنین دارد که بیش از سیصد آیه از قرآن شریف درباره او نازل شده. (6)

شوهرى که از نظر تاریخ، قطعى است که اسلام مرهون او است. شوهرى که به اقرار خود اهل تسنن، عمر بیش از هفتاد مرتبه در مواقع مختلفه گفته: لولا على لهلک عمر. (7)

فرزندانى چون حسن، حسین، زینب و کلثوم دارد که اگر نبودند، قطعا اسلام نبود و به گفته امام حسین و على الاسلام السلام (8) زهرا از نظر فرزند، ام الائمه است، سر مستودع است، مادر عصاره عالم خلقت، حضرت بقیة الله عجل الله تعالى فرجه الشریف است.

و اما از نظر فضایل انسانیت، چه مى‏توان گفت در حق کسى که پیامبر گرامى (ص) کرارا درباره‏اش فرموده است: ان الله اصطفیک و طهرک و اصطفیک على نساء العالمین. (9)

همانا خداوند تو را برگزیده و پاکیزه و معصوم گردانیده و تو را بر همه زنها رجحان داده است.

اگر براى فضیلت زهرا چیزى جز سوره کوثر نبود، زهرا را بس بود که بگوید نزد خداوند افضل و برتر از عالمیانم.

انا اعطیناک الکوثر فصل لربک و انحر ان شانئک هو الابتر. (10)

همانا کوثر را بر تو ارزانى داشتیم، پس براى پروردگارت نماز گزار و قربانى کن، به درستى که بدخواه تو دنباله بریده است.

زهرا از نظر ایمان، راضیه و مرضیه است:

«یا ایتها النفس المطمئنة ارجعى الى ربک راضیة مرضیة فادخلى فى عبادى و ادخلى جنتی‏». (11)

«اى نفس مطمئنه! - که به مقام شهود رسیده‏اى - بیا به سوى پروردگارت خشنود شده، و داخل در زمره بندگان من شو و داخل شو در بهشت من.» ما باید بدانیم که القاب چهارده معصوم، کنیه‏هاى آنان و اسماء آنان بى سبب نیست. همه آنها سر دارد. معنى ندارد زهرا، صدیقه; زکیه; طاهره; محدثه و ... نباشد و به این‏گونه لقبها متصف شود. اگر جبرئیل نیاید و با او محادثه نکند و به او محدثه بگویند، دروغ است: تعالى الله عما یقول غیر العارفین فى حقهم، و معنى ندارد کسى محدثه باشد و ایمانش به مرتبه شهود نرسیده باشد.

زهرا از نظر علم داراى مصحف است.

از نظر روایات، کتابهایى نزد ائمه طاهرین است که از جمله آن کتابها مصحف فاطمه سلام الله علیها است.

این کتاب را ائمه به آن افتخار مى‏کرده‏اند و مى‏گفتند: علم ما کان و یکون و ما هو کائن در آن است; و به خط امیرالمؤمنین و املاى حضرت زهرا سلام الله علیهما مى‏باشد. (12)

زهرا از نظر زهد

شبى که زهرا به خانه امیرالمومنین مى‏رفت، امیرالمومنین فرش خانه‏اش را از شن تهیه کرد و رسول اکرم جهازیه‏اى براى زهرا سلام الله علیها تهیه فرمود که همه آن جهازیه شصت و سه درهم مى‏شد.

جهازیه عبارت بود از:

1- عبا 2- مقنعه 3- پیراهن 4- حصیر 5- پرده 6- لحاف 7- دستک 8- بالش 9- آفتابه 10- آب خورى 11- کوزه 12- کاسه 13- آسیاى دستى 14- مشک آب 15- حوله 16- پوست گوسفند.

پیامبر گرامى چون جهازیه را دید از چشمهاى مبارکش اشک جارى شد و فرمود: «خدایا این جهازیه را که غالب آن از گل است مبارک کن!» (13) زهرا به خانه شوهر مى‏رود و در وسط راه پیراهنى را که از جمله جهازیه او است، به فقیر مى‏دهد و با همان پیراهن کهنه‏اى که داشت‏به خانه امیرالمؤمنین رهسپار مى‏شود. (14)

شب عروسى پایان گرفت و صبح، پیامبر گرامى به دیدن زهرا آمد و هدیه آورد. هدیه پیامبر گرامى این بود: على فاطمة خدمت ما دون الباب و على على خدمت ما خلفه.

کارهاى داخل خانه براى فاطمه است و کارهاى خارج از خانه براى على.

زهرا از این هدیه، ازاین تقسیم کار به قدرى خشنود شد که فرمود:

ما یعلم الا الله ما داخلنى من السرور (15)

جز خداوند کسى نمى‏داند که از این تقسیم کار چقدر خشنودم.

 

 

عبادت زهرا

در روایات آمده است که زهرا به قدرى روى پا ایستاد و عبادت کرد که پاهاى او متورم شد (16) امام حسن علیه السلام مى‏گوید، مادرم از اول شب تا صبح عبادت مى‏کرد و هرگاه از نماز فارغ مى‏شد، به دیگران دعا مى‏کرد. از او پرسیدم که چرا به ما دعا نکردید؟ فرمود: عزیز من اول دیگران، سپس ما - الجار ثم الدار. - (17)

تسبیح حضرت زهرا سلام الله علیها بسیار با فضیلت است. امام صادق علیه السلام فرموده:

«تسبیح جده‏ام زهرا سلام الله علیها نزد من از هزار رکعت نماز بهتر است‏» . (18)

مى‏گویند: زهرا براى کمک، خادمه‏اى لازم داشت و گرفتن خادم و خادمه در آن زمان رایج و بلکه لازم بود. چون زهرا سلام الله علیها بر رسول الله وارد شد قبل از آنکه در این مورد چیزى بگوید، پیامبر فرمود: زهرا جان مى‏خواهى چیزى به تو یاد دهم که بهتر از دنیا و آنچه در آن است‏باشد؟ و تسبیح مشهور را به او یاد داد.

زهرا سلام الله علیها با خوشحالى تمام به خانه بازگشت و به امیرالمومنین عرض کرد با دعایى که از پدرم صلوات الله علیه گرفته‏ام، خیر دنیا نصیب من شده است.

سخاوت و ایثار زهرا

مفسرین شیعه و سنى اتفاق دارند که روزى زهرا سلام الله علیها با اطرافیانش روزه بودند. در هنگام افطار فقیرى رسید و از آنها چیزى خواست. زهرا، شوهرش، بچه‏هایش و خادمه‏اش افطار خود را به آن گدا دادند. زهرا براى افطار روز بعد نانى تهیه کرد. یتیمى آمد، زهرا نان را به یتیم داد در مرتبه سوم نانى تهیه نمود اسیرى آمد و افطار خود را به او داد و بالاخره هر سه شب را بدون افطار صبح کرد و آیه شریفه نازل شد «و یطعمون الطعام على حبه مسکینا و یتیما و اسیرا. انما نطعمکم لوجه الله لا نرید منکم جزاءا و لا شکورا!» (19) «و اطعام کردند طعامى را که دوست داشتند به مسکین و یتیم و اسیر جز این نیست که این کار را فقط براى خدا مى‏کنیم و از شما جز او سپاسى نمى‏خواهیم‏» . (20)

حکایاتی از آئین همسرداری وادب زهرا (س):

الف - زهرا از دیدگاه علی (ع) :

پاسخ صریح وزیبای علی (ع) به پیامبر (ص) در فردای عروسی ، فاطمه را بهترین یار ومدد کاردر طاعت حق معرفی می کند . وقتی که پیامبر (ص) از او پرسید : زهرا را چگونه یافتی ؟ عرض کرد : نعم العون علی طاعه الله . فاطمه چه خوب یاوری برای طاعت الهی است ..

 

ب -  ایثار وتعاون زهرا (س) :

ایثار واز خودگذشتگی یکی از مهمترین عوامل استحکام روابط میان اعضای یک مجموعه است ، نمونه ای از ایثار وگذشت در زندگی هر انسانی نشانه بزرگی روح وعلو همت اوست . در زندگی فاطمه (س) وایثار در برابر شوی بزرگش نمونه های بارزی به چشم می خورد . هنگامی که پیامبر آندو را مشغول کار دید از آنها پرسید کدامیک از شما خسته ترید ؟ هر یک از آنها دیگری را مقدم دانسته واو را خسته از مشقت کار ذکر کرد.

 

د - تقسیم کار:

یکی از نمادهای زندگی مشترک زندگی علی (ع) وفاطمه (س) تقسیم مطلوب وظایف ناشی از زندگی مشترک بود . وقتی که پیامبر تقاضا کردند تا کارها را میان آن دو تقسیم کند ، رسول خدا (ص) کارهای خانه را به فاطمه (س) سپرد ومسئولیت خارج از منزل را به علی (ع) واگذار کرد . زهرا (س) بارها اظهار خشنودی می کرد ورضایت خود را از تقسیم ابراز می داشت .

 

ذ - محبت به همسر (رعایت یکدیگر ) :

پیامبر اکرم (ص) بارها دختر وداماد گرامی اش را به محبت یکدیگر سفارش می فرمود . روزی به زهرا فرمودند : دخترم شوهر تو بهترین همسرهاست تو را از نافرمانی او بر حذر می دارم . سپس به علی (ع) فرمود : علی جان به همسرت مهربانی کن زیرا فاطمه پاره تن من است . رنج او رنج من است وشادی او خشنودی من است .

 

ه - رازداری زهرا (س):

روزی فاطمه (س) به حضورپدرش رسید در حالیکه آثار ضعف وگرسنگی از چهره فرخنده اش نمایان بود . رسول خدا (ص) با مشاهده این حالت دستهایش را به سوی آسمان بلند نمود وگفت : خدایا گرسنگی فرزندم را به سیری تبدیل کن ووضع او را سامان بده .

آری زهرا (س) از فقر خانه علی شکوه نمی کند وپیامبر بدون اینکه زهرا سخنی یه او بگوید از ضعف وگرسنگی او باخبر می شود . که این خود یکی از نمونه های پایبندی یه اساس واسرار خانواده است .

 

ز- فداکاری وصبر بر فقر :

صبح یکی از روزها که علی (ع) وفاطمه در کنار هم بودند علی (ع) برای رفع گرسنگی شدید خود از همسرش غذایی را طلب کرد . زهرا (س) گفت : خود دو روز است که چیزی نخورده ام وهر چه در خانه بود برای شما وفرزندان آورده ام .

علی (ع) فرمود : چرا مرا از این امر آگاه نساختی ، تا برای تهیه غذا اندیشه کنم . زهرا (س) پاسخ داد : از خدای خود شرم کردم که چیزی از تو بخواهم که انجام آن برای تو دشوار باشد .

 

ح - نگاه شفا وروح بخش :

امیرالمؤمنین (ع) می فرمایند : هیچ گاه فاطمه از من نرنجید. واو نیز هرگز مرا نرنجاند . او را به هیچ کاری نرنجاند. او را به هیچ کاری مجبور نکردم . وهر گاه بصورت ورخساره اش نظاره می کردم تمام غصه های من برطرف می شد . ودردهایم را فراموش می کردم . بخدا قسم هرگز کاری نکردم که فاطمه خشمگین شود . او نیز هیچ گاه مرا خشمگین نکرد . آری فاطمه (س) برای ایجاد یک محیط آرام وبا صفا در درون خانه بود وآنچه می گفت در جهت اهداف همسر فداکار ودلاورش بود .

 

ط- تقویت روانی شوهر مجاهد :

هنگامی که علی (ع) از جبهه باز می گردد. فاطمه (س) به استقبال اومی رود وبا رویی گشاده ولبخند حاکی از رضایت وافتخار به او مینگرد ، لباس وشمشیر خون آلود او را می شوید واز حوادث میدان جنگ می پرسد . وبدین وسیله نقش خود را در جهاد سرنوشت ساز اسلام ودر تقویت روانی شوی مجاهدش ایفا می کند .

 

ی - تسلیم اختیارات شوهر :

خلیفه اول ودوم چندین بار تقاضای ملاقات حضرت فاطمه (س) کرده بودند وفاطمه نپذیرفته بودند . علی (ع) در آخرین روزهای واپسین عمر زهرا (س) نزد او آمد وتقاضای آنان را برای ملاقات با فاطمه بازگو کرد واز او اجازه خواست . زهرا (س) چنین گفت : خانه از آن شما ودر اختیار شمایم آنچه خود صلاح می دانی عمل کن

 

ک - محبت به همسر :

 روزی پیامبر از فاطمه سلام الله پرسید شوهرت با تو چگونه است ؟ فاطمه (س) عرض کرد: خوب است اما زنان قریش مرا با ازدواج با کسی که دستش از مال دنیا خالی است سرزنش می کنند . پیامبر فرمود : دخترم شوهر تو بهترین همسرهاست . به او محبت کن ! تو را از نافرمانی او برحذر می دارم .

 

ر- زهرا (س) وتربیت فرزندان : ( وراثت در شخصیت فرزندان زهرا (س) ) :

یکی از عوامل موثر در تشکیل شخصیت فرزندان زهرا (س) وراثت است . زیرا در این خانواده مادر از مقام عصمت بهره مند است . در وجود مطهر او هیچ رجس وگناهی راه ندارد . چنانچه در زیازت امام حسین (ع) داریم که : گواهی می دهم که شما در اصلاب پاک وارحام مطهر بودید وهیچ غباری از شرک وجهالت بر دامن شما ننشست .

 

ن_ زهرا مادی پاکدامن : 

امام حسین (ع) در روز عاشورا حقیقتی را بازگو کرد تا از آن طریق بر حقانیت خود تاکید ورزد . بدین جهت در آن روز تاریخی فرمود : شهامت ، آزاد منشی وکرامت خود را مرهون پاکدامنی وطهارت مادرم زهرا ( س ) هستم .

 

س - اعتقاد به عقیقه :

حضرت زهرا (س) هرگاه صاحب فرزندی می شد برای او گوسفندی را عقیقه می داد . سپس روز هفتم تولد هر یک از عزیزانش ، سر او را می تراشید وبرابر وزن موهای او نقره صدقه می داد . برای همسایه ها هدیه می فرستاد ودیگران را در شادی خود سهیم می نمود .

 

ع - عواطف مادری ونقش آن در تربیت فرزند :

سلمان می گوید : روزی فاطمه زهرا(س) را دیدم که مشغول آسیاب بود . در این هنگام فرزندش حسین گریه کرد وبیتابی نمود . عرض کردم برای کمک به شما آسیاب می کنم یا بچه را آرام می نمایم . ایشان فرمود من به آرام کردن فرزند اولی هستم . شما آسیاب را بچرخانید .

 

ص - بازی وتحرک :

حضرت فاطمه (س) با فرزندانش همبازی می شد وبه این نکته توجه داشت که در بازی نوع الفاظ وحرکات مادر سرمشق کودک قرار می گیرد . نقل شده است که حضرت با فرزندش امام حسن (ع) بازی می کرد واو را بالا می انداخت وبرایش شعر می خواند .

 

ق - رعایت عدالت در میان کودکان :

روزی امام حسن (ع) نزد پیامبر آمد واظهار تشنگی کرد وتقاضای آب نمود . رسول خدا (ص) بی درنگ برخاسته وظرفی برداشت واز گوسفندی مقداری شیر دوشید وبه امام حسن (ع) داد و در این هنگام که امام حسین (ع) خواست تا ظرف شیر برادرش را بگیرد . اما پیامبر در حمایت از امام حسن (ع) مانع گرفتن ظرف او شد . فاطمه (س) عرض کرد گویا حسن برای شما عزیزتر است . پیامبر فرمود ند : هر دو برایم عزیز ومحبوبند . چون اول حسن تقاضای آب کرد او را مقدم داشتم .

 

سخنان برگزیده از حضرت زهرا (س):

در خدمت مادر باش  زیرا بهشت در زیر پای مادران است .

آن گاه در که روز قیامت برانگیخته شوم ، گناهکاران امت پیامبر اسلام را شفاعت خواهم کرد.

اگر به آنچه تو را به آن فرمان می دهیم عمل کنی واز آنچه بر حذر می داریم دوری کنی ، از شیعیان مایی والا هرگز.

از دنیای شما محبت سه چیز در دل من نهاده شد ؛ تلاوت قرآن ، نگاه به چهره پیامبر خدا وانفاق در راه خدا .

خوش رویی در هنگام روبه رو شدن با مؤمن ، بهشت را بر فرد خوش رو واجب می کند .



 

 

    

 

شخصیت فاطمه‌ زهرا(س) شخصیتی ممتاز و برجسته
    

 

سلام ودرود خدا بر یگانه بانوئی که در عرش الهی محبوب ملائکه مقرب وهم کلام با برترین آنان وحامل علم خدا یعنی جبرئیل امین بود .درود بیکران خداوند بر فاطمه (س) که بهجت قلب ونور چشم رسول (ص) وعزیزترین انسان ها در پیشگاه او بود ؛ وجودی که نور پیامبر (ص) سراسر او را احاطه نموده بود واز جهت شبیه ترین مردم در رفتار وکردار به رسول خدا بود .

این چه موجودی است که رسول خدا به هنگام قیامت وصحنه محشر جبرئیل از طرف راست او ومکائیل در جانب چپ ، وامیر المؤمنین علی بن ابیطالب سلام الله علیه در جلو او ، ودو آقا، جوانان اهل بهشت ( حضرت امام حسن وحضرت امام حسین علیه السلام ) در پشت سر او حرکت می کنند واینچنین با جلالت وارد محشر می گردد وندائی از جانب حق تعالی می رسد وایشان را به خلائق معرفی می نماید تا این که وارد بهشت شود وخداوند به او می فرماید از من درخواست نما تا به تو عطا نمایم وهر آرزوئی که داری جامه عمل خواهم پوشاند واو در جواب خداوند عرض می کند ؛ تو بزرگترین آرزوی من بودی وهستی . واز خداوند تقاضا می کند که محبین مرا به آتش دوزخ مسوزان . وخداوند در جواب می فرماید : قبل از خلقت آسمان ها وزمین با خود عهد نموده ام که محبین تو را به آتش دوزخ نسوزانم .

مقصود از نقل این مطلب  آن است که ، شخصیتی که اینچنین مورد احترام خدا ورسول خدا وانبیاء الهی است وکلام ووجود وحرکات او در ملک وملکوت ودر دنیا وآخرت تاثیر می گذارد آیا بر ما نیست تا هر چه بیشتر خود را به این حقیقت نورانی نزدیک نمائیم ؛ وآیا بر جامعه ما خصوصاً خواهران محترمه ما سزاوار است که از خیل کثیر وکوثر الهی که برای همه عالم است دور باشند ؟!

زهرای عزیز عشق واردت قلبی عاشقانه ما به تو تنها نه از آن روست که تو دخت رسول اکرمی کفو علی مرتضی وام ائمه ! ونه بدان روی که حبیبه وبرگزیده پروردگاری ومظهر ولایت حضرت حق  . ونه بدان جهت که در سیر به سوی معبود ومحبوب به والاترین مرحله قرب ره یافتی . ونه بدان دلیل که رب العالمین بزرگترین فرشته مقرب را وسفیر وحی را که جبرئیل امین بود برای تسلی ودلداریت بر تو نازل فرمود . ونه برای دیگر مقامات معنوی ومراتب بندگی تو . گرچه هر یک از اینها کافی است  تا هر کس را که از منزلت انسانی بهره ای دارد ودر راه نیل به مقصد بزرگ آفرینش گام برمی دارد مجذوب تو سازد ومرغ جانش به هوای کوی تو پرواز کند . اما ارادت ومحبت ما به تو علاوه بر این از آن روست که روز سپید کرامت وحیات طیبه جامعه - خانواده خویش را مدیون توایم . دلهای دختران ما قلبهای زنان ما ودر یک کلام زندگی ما از تو نور گرفته وبا نام تو وعشق تو معنا یافته است . وخود را درپرتو شخصیت تو یافته ایم . ما اذعان داریم که همه چیزمان از تو وبیت تو ومکتب توست . همان بیت محقر وگلی . لکن معطر ومنور واز تمامی جهان خلقت والاتر وبرتر !

وتمام ارزش آن خانه کوچک ومحقر وگلی همین است که خانه دل ووجود انسانها را نور وفضیلت بخشیده وبسوی مبدا آفرینش راه نموده است . آری زهرای مظلوم وبال وپر شکسته ! زنان ودختران ما سپیده انسانیت وفجر فضیلت خویش را مدیون تواند. توئی الگو واسوه  ووالا. تو با مبارزه قهرمانانه خویش راه ظلم ستیزی را به آنان آموختی ! وبا عبادت ، عفاف ، عصمت وحجاب خویش مسیر تکامل واوج عظمت یک زن را به جهان نشان دادی ! وبا زهد وبی اعتنائی به مظاهر فریبنده مادی دنیا ارزش والائی انسان را تبلور بخشیدی ، وبا حمایت از دین خدا وانقلاب پیامبر وامام خویش وتحمل سختی ها وناملایمات به مبارزه برخاستی وبا علم ومعرفت خود بلندای منزلت انسانی را بخصوص برای زنان تبیین کردی وبا ارجمندترین شیوه خانه داری ، شوهرداری ، تربیت وپرورش فرزندان شیوه جهاد زن در اسلام را به نمایش گذاشتی ودر یک کلام در تمام ابعاد وشئون زندگی ، بهترین وارزشمندترین روش زندگی وحیات زیبای انسانی را برای همیشه به انسانها آموختی !

ریشه عشق ما وعلاقه ما به تو حکایتگر ارتباط  ما با یک تاریخ است .

او برترین بانوی جهان ، و بانوی بهشتی بوده است . فاطمه محبوبترین افراد نزد پیامبر بود ، آنچنان که پیامبر اکرم (ص) فرموده : فاطمه پاره تن من وروشنی دیده ومیوه دل من است . آنچه او را ناراحت کند مرا ناراحت می کند و آنچه شادش کند ، مرا شاد می کند ؛ او نخستین کس از اهل بیت من است که به من می پیوندد.

 

    

فاطمه زهرا، دختر محمد (پیامبر اسلام) و خدیجه و همسر علی (اولین امام شیعیان و چهارمین خلیفه اهل سنت) و مادر دو تن از امامان شیعه است.

 

نام‌ها و لقب‌های فاطمه زهرا فراوان است به طوری که بعضی بیش از ۵۰ نام برای او نام برده‌اند.

از امام صادق روایت شده: فاطمه در بارگاه خدای عزوجل دارای نه نام است که عبارتند از: «فاطمه»، «صدیقه»، «مبارکه»، «طاهره»، «زکیه»، «راضیه»، «مرضیه»، «محدثه» و «زهراء»[۱]. فاطمه نام‌های دیگری نیز دارد: سیدة النساء، بتول، حَصان، حرّة، عَذرا، هانیه، حوراء، مریم کبری، صدّیقه کبری، نوریه، سماویه[۲].

او دارای کنیه‌های متعددی است (بیش از ۱۰ کنیه نام برده‌اند) که معروف ترین آنها: امّ الحسن، امّ الحسین، امّ المحسن، امّ الائمه و امّ ابیها است

در معتبر ترین و مشهور ترین روایات ولادتش در ۲۰ جمادی الثانی سال پنجم هجرت بوده[۴][۵][۶]، ولی اهل تسنن ولادتش را در پنج سال پیش از بعثت می‌دانند[۷][۸](برای مطالعه انگیزهٔ اهل سنت در بارهٔ این نظر و رد آن، ر.ک: سید محمد کاظم قزوینی، فاطمة الزّهراء، صفحات ۱۰۵ به بعد).

از امام صادق دربارهٔ تاریخ تولد فاطمهٔ زهرا به این مضمون روایت شده: بعد از آنکه خدیجه با محمد مصطفی ازدواج کرد، زنان مکه به خاطر دشمنی که با او داشتند.... پس از آنکه او به فاطمه حامله شد، .... چون وقت زایمان را رسید به سوی زنان قریش فرستاد تا او را یاری کنند؛ ولی آنان به او جواب رد دادند و خدیجه از این بابت بسیار اندوهناک شد. در آن حال بود که دید چهار زن در نزد او حاضر شدند. یکی حوا همسر آدم، دیگری ساره همسر ابراهیم، سوم مریم دختر عمران و مادر عیسی، و چهارمی کلثوم خواهر موسی بود. و آنها بودند که خدیجه را در امر ولادت فاطمه یاری کردند

 

ازدواج و فرزندان آن حضرت :

صدیقه کبری خواستگاران فراوانی داشت. نقل است که عده ای از نامداران صحابه ازاو خواستگاری کردند . رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) به آنها فرمود که اختیار فاطمه در دست خداست. بنا بر آنچه که انس بن مالک نقل نموده است ، عده ای دیگر از میان نامداران مهاجرین ، برای خواستگاری فاطمه (علیها السلام) به نزد پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) رفتند و گفتند حاضریم برای این وصلت ، مهر سنگینی را تقبل نمائیم . رسول خدا همچنان مسأله را به نظر خداوند موکول می نمود تا سرانجام جبرئیل بر پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) نازل شد و گفت: " ای محمد ! خدا بر تو سلام می رساند و می فرماید فاطمه را به عقد علی در آور ، خداوند علی برای فاطمه و فاطمه را برای علی پسندیده است ". امام علی (علیه السلام) نیز از خواستگاران فاطمه (علیها السلام) بود و حضرت رسول بنا بر آنچه که ذکر گردید ، به امر الهی با این وصلت موافقت نمود. در روایات متعددی نقل گشته است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود: اگر علی نبود ، فاطمه همتایی نداشت . بدین ترتیب بود که مقدمات زفاف فراهم شد . حضرت فاطمه (علیها السلام) با مهری اندک (بر خلاف رسوم جاهلی که مهر بزرگان بسیار بود) به خانه امام علی (علیه السلام) قدم گذارد . (3) ثمره این ازدواج مبارک ، 5 فرزند به نامهای حسن ، حسین ، زینب ، ام کلثوم و محسن (که در جریان وقایع پس از پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم) سقط شد) ، بود . امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) از امامان 12 گانه می باشند که در دامان چنین مادری تربیت یافته اند و 9 امام دیگر (بغیر از امام علی(علیه السلام) و امام حسن(علیه السلام)) از ذریه امام حسین (علیه السلام) می باشند و بدین ترتیب و از طریق فاطمه (علیها السلام) به رسول خدا (صلی الله علیه واله وسلم) منتسب می گردند و از ذریه ایشان به شمار می روند. (4) و به خاطر منسوب بودن ائمه طاهرین (بغیر از امیر مؤمنان(علیه السلام)) به آن حضرت ، فاطمه (علیها السلام) را " ام الائمه " ( مادر امامان ) گویند.

زینب (سلام الله علیها) که بزرگترین دختر فاطمه (علیها السلام) به شمار می آید ، بانویی عابد و پاکدامن و عالم بود. او پس از واقعه عاشورا ، و در امتداد حرکت امام حسین (علیه السلام) ، آن چنان قیام حسینی را نیکو تبیین نمود ، که پایه های حکومت فاسق اموی به لرزه افتاد و صدای اعتراض مردم نسبت به ظلم و جور یزید بارها و بارها بلند شد. تا جایی که حرکتهای گسترده ای بر ضد ظلم و ستم او سازمان گرفت . آنچه از جای جای تاریخ درباره عبادت زینب کبری (علیها السلام ) بدست می آید ، آنست که حتی در سخت ترین شرایط و طاقت فرسا ترین لحظات نیز راز و نیاز خویش با پروردگار خود را ترک ننمود و این عبادت و راز و نیاز او نیز ریشه در شناخت و معرفت او نسبت به ذات مقدس ربوبی داشت.

ام کلثوم نیز که در دامان چنین مادری پرورش یافته بود ، بانویی جلیل القدر و خردمند و سخنور بود که او نیز پس از عاشورا به همراه زینب (سلام الله علیها) حضور داشت و نقشی عمده در آگاهی دادن به مردم ایفا نمود.

فاطمه (علیها السلام) در خانه:

فاطمه (علیها السلام) با آن همه فضیلت ، همسری نیکو برای امیر مؤمنان بود. تا جایی که روایت شده هنگامی که علی (علیه السلام) به فاطمه (علیها السلام) می نگریست ، غم واندوهش زدوده می شد. فاطمه (علیها السلام) هیچگاه حتی اموری را که می پنداشت امام علی (علیه السلام) قادر به تدارک آنها نیست ، از او طلب نمی نمود. اگر بخواهیم هر چه بهتر رابطه زناشویی آن دو نور آسمان فضیلت را بررسی نمائیم ، نیکوست از امام علی (علیه السلام) بشنویم ؛ چه آن هنگام که در ذیل خطبه ای به فاطمه (علیها السلام) با عنوان بهترین بانوی جهانیان مباهات می نماید و او را از افتخارات خویش بر می شمرد و یا آن هنگام که می فرماید: " بخدا سوگند که او را به خشم در نیاورم و تا هنگامی که زنده بود ، او را وادار به کاری که خوشش نیاید ننمودم ؛ او نیز مرا به خشم نیاورد و نا فرمانی هم ننمود ".

مقام حضرت زهرا (علیها السلام) و جایگاه علمى ایشان:

فاطمه زهرا (علیها السلام) در نزد شیعیان اگر چه امام نیست ، اما مقام و منزلت او در نزد خداوند و در بین مسلمانان به خصوص شیعیان ، نه تنها کمتر از سایر ائمه نیست ، بلکه آن حضرت همتای امیر المؤمنین و دارای منزلتی عظیم تر از سایر ائمه طاهرین (علیهم السلام ) می باشد .

اگر بخواهیم مقام علمی فاطمه (علیها السلام) را درک کنیم و به گوشه ای از آن پی ببریم ، شایسته است به گفتار او در خطبه فدکیه بنگریم ؛ چه آنجا که استوار ترین جملات را در توحید ذات اقدس ربوبی بر زبان جاری می کند ، یا آن هنگام که معرفت و بینش خود را نسبت به رسول اکرم آشکار می سازد و یا در مجالی که در آن خطبه ، امامت را شرح مختصری می دهد. جای جای این خطبه و احتجاجات این بانوی بزرگوار به قرآن کریم و بیان علت تشریع احکام ، خود سندی محکم بر اقیانوس بی کران علم اوست که متصل به مجرای وحی است.( قسمتی از این خطبه در فراز آخر مقاله خواهد آمد) . از دیگر شواهدی که به آن وسیله می توان گوشه ای از علو مقام فاطمه (علیها السلام) را درک نمود ، مراجعه زنان و یا حتی مردان مدینه در مسائل دینی و اعتقادی به آن بزرگوار می باشد که در فرازهای گوناگون تاریخ نقل شده است. همچنین استدلالهای عمیق فقهی فاطمه ( علیها سلام ) در جریان فدک (که مقداری از آن در ادامه ذکر خواهد گردید ) ، به روشنی بر احاطه فاطمه ( علیها سلام ) بر سراسر قرآن کریم و شرایع اسلامی دلالت می نماید .

مقام عصمت:

در بیان عصمت فاطمه (علیها السلام) و مصونیت او نه تنها از گناه و لغزش بلکه از سهو و خطا ، استدلال به آیه تطهیر ما را بی نیاز می کند. ما در این قسمت جهت جلوگیری از طولانی شدن بحث ، تنها اشاره می نمائیم که عصمت فاطمه (علیها السلام) از لحاظ کیفیت و ادله اثبات همانند عصمت سایر ائمه و پیامبر است که در قسمت مربوطه در سایت بحث خواهد شد .

بیان عظمت فاطمه از زبان پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) :

رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) ، بارها و بارها فاطمه (علیها السلام) را ستود و از او تجلیل نمود . در مواقع بسیاری می فرمود: " پدرش به فدایش باد " و گاه خم می شد و دست او را می بوسید. به هنگام سفر از آخرین کسی که خداحافظی می نمود ، فاطمه (علیها السلام) بود و به هنگام بازگشت به اولین محلی که وارد می شد ، خانه او بود.

عامه محدثین و مسلمانان از هر مذهب و با هر عقیده ای ،این کلام را نقل نموده اند که حضرت رسول می فرمود: " فاطمه پاره تن من است هر کس او را بیازارد مرا آزرده است " . از طرفی دیگر ، قرآن کریم پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم) را از هر سخنی که منشأ آن هوای نفسانی باشد ، بدور دانسته و صراحتاً بیان می دارد که هر چه پیامبر می فرماید ، سخن وحی ست. پس می توان دریافت که این همه تجلیل و ستایش از فاطمه (علیها السلام) ، علتی ماورای روابط عاطفی مابین پدر و فرزند دارد. پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) نیز خود به این مطلب اشاره می فرمود. گاه در جواب خرده گیران ، لب به سخن می گشود که خداوند مرا به این کار امر نموده و یا می فرمود : " من بوی بهشت را از او استشمام می کنم ".

اما اگر از زوایای دیگر به بحث بنگریم و حدیث نبوی را در کنار آیات شریفه قرآن کریم قرار دهیم ، مشاهده می نمائیم قرآن کریم عقوبت کسانی که رسول خدا (صلی الله علیه واله وسلم) را اذیت نمایند، عذابی دردناک ذکر می کند. و یا می فرماید کسانی که خدا و رسول را اذیت نمایند ، خدا آنان را در دنیا از رحمت خویش دور می دارد و برای آنان عذابی خوار کننده آماده می نماید. پس به نیکی مشخص می شود که رضا و خشنودی فاطمه (علیها السلام)، رضا و خشنودی خداوند است و غضب او نیز باعث غضب خداست. به بیانی دقیق تر ، او مظهر رضا و غضب الهی است. چرا که نمی توان فرض نمود ، شخصی عملی را انجام دهد و بدان وسیله فاطمه (علیها السلام) را بیازارد و موجب آزردگی پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم) گردد و بدین سبب مستوجب عقوبت الهی شود ،

در خاتمه به تفسیر کنیه و اسم ایشان مى‏پردازیم.

براى القاب زهرا، تفسیرها، تاویلها و گفتگوها چندان است که در این نوشته مجال بازگو کردن همه آن نیست فقط به طور فشرده به تفسیر کنیه و اسم ایشان مى‏پردازیم.

زهرا را ام ابیها گفته‏اند و این کنیه را که افتخارى بر آن حضرت است، پیامبر گرامى به ایشان داده است. (21)

ام ابیها به معناى «مادر پدرش‏» ; یعنى زهرا مادر پدر خویش است. این کنیه معانى مختلفى دارد اما بهترین معنى همان است که پیامبر (ص) به این کنیه داد یعنى: «زهرا علت غایى جهان هستى است.» و اگر کسى ادعا کند که واسطه فیض عالم هستى نیز هست، ادعاى او بدون دلیل به گزاف نیست.

تهیه و تنظیم: مهندس رضا بهبودیAgronomist. کارشناس ارشد علوم کشاورزی

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد